پرسپولیس در روزی خوب توانست خاطره سالهای دورش یعنی پیروزی پر گل را به نمایش گذارد پرسپولیس که در رقابتهای لیگ نه تنها شانس قهرمانی ندارد بلکه حتی بعید است جز سه تیم اول شود در بازی با نفت تهران ۵ به ۱ پیروزی می شود پرسپولیس سر خورده از بازیهای آسیائی و لیگ برتر تنها امیدش به بازی با سپاهان است که در جام حذفی قرار است به مصاف آنها برود که تازه در صورت پیروزی به احتمال فراوان با فولاد به اوج گرفته مجید جلالی می خورد که عبور از آن تیم هم تازه مصافی با برنده بازی استقلال و ملوان دارد که پرسپولیس در لیگ برتر در هر دو بازی رفت و برگشت از آنها شکست خورده است پس راه حذفی هم سخت ناهموار است.
در هر حال پرسپولیس بازی در لیگ را برد که کمتر کسی باور بردی چنین شیرینی از آن داشت اما عکس العمل پرسپولیسی ها در این بازی و پس از این پیروزی در نوع خود حکایت کوچک اندیشی را داشت پس از پیروزی شاهدیم که منصوری و فشنگچی و برخی دیگر از بازیکنان این پیروزی را به طرفداران تقدیم کرده اند.
منصوری وعده سهمیه ُآسیا می دهد و فشنگچی هم ساده لوحانه می گوید همه حریفان را گل باران می کنیم گوئی این پیروزی شیرینی اش به اندازه قهرمانی آسیا و یا لیگ بوده است.
از سوی دیگر شاهدیم که لیدرهای استخدامی باشگاه در بین دو نیمه بیانه ای را خوانده و دائی و کاشانی و مردم را به اتحاد دعوت می کنند و زحمت می کشند!! و اعلام می کنند از این به بعد فقط تیم را حمایت می کنند!! گوئی قبل از بازی روز یکشنبه قرار بوده که لیدر کار دیگری بجز بوقچی گری برای تیمی که از مدیریتش پول می گیرد انجام دهد( که می داده است ) و جالب است که رسما می گویند دائی و کاشانی آبشان در یک جوی نمی رود.
نگاهی به این اتفاقها که می کنیم تازه می فهمیم که چگونه در این فوتبالفارسی دو قصه همواره تکرار می شود و این دوقصه را در دو واژه ساده انگاری و ساده پنداری باید دانست. بازیکن و بوقچی و مدیر و سرمربی چرا فکر می کند مردم اینقدر ساده هستند که یک پیروزی نه چندان موثر می تواند تا این حد مهم باشد که باید برای آن اطلاعیه و اعلامیه داد؟!
یعنی براستی این آقایان تا این حد مسائل را ساده انگاشته اند که مثلا کسب سهمیه آسیائی تا این حد موفقیت بزرگ برای طرفداران سرخی است که در طی سالها بارها قهرمان لیگ و جام حذفی و حتی قهرمان آسیا شده اند؟ چرا این آقایان فکر می کنند مردم ساده پندارند که با یک برد و به صرف اطلاعیه چند لیدری که شاهکارشان کوبیدن مشت بر صورت سر مربی تیم در روزهای سخت و به دستور از ما بهتران بوده است به یک باره ورزشگاه را مملو از تماشاچی می کنند؟ چرا نمی خواهیم به اصل مسئله بپردازیم که مردم با یک برد ورزشگاه را پر نمی کنند مردم از این فوتبال دل زده شده اند مردم از این که ملعبه فوتبال قرار گیرند بیزار هستند چرا علی دائی در مصاحبه پس از بازی باز سخن از حوادث پشت پرده انتخابی جام جهانی می کند ولی باز می گوید نمی تواند اسم بیاورم؟
اگر قرار است اسم نیاورد چرا آن مسائل را باز می کند و مظلوم نمائی می کند و حتی در این سیستم معیوب فوتبال کار می کند؟ مردم از این ساده انگاشته شدنشان گریزان هستند مردم فوتبال سیاسی نمی خواهند فوتبال با مدیریت امثال این آقایان نمی خواهند مردم دروغ نمی خواهند و وعده نمی خواهند مردم دردشان پنج گل به نفت تهران تیم ۱۳ جدول نیست مردم صداقت و جوانمردی و دانش و مدیریت می خواهند آیا کسی این مسائل را می فهمد؟
نظرات شما عزیزان:
|